جملات زیبا از بزرگان جهان۲

گل سرخ زیبا می شکفد چون تلاش نمی کند نیلوفر باشد ونیلوفرها اینگونه زیبا می شکفند چون چیزی از افسانه شکفتن گلهای دیگر نمی دانند همه چیز در طبیعت زیباست چون تمام پدیده ها آزاد از رقابت اند، هیچ یک نمی خواهد دیگری باشد همه به راه خود می روند.

ونکته همین جاست!
خود باش و از یاد مبر هر کاری کنی نمی توانی غیر از خود باشی.
تمام دست و پا زدن ها عبث است.
تنها و تنها مجبوری خود باشی.

(اووشو रजनीश चन्द्र मोहन जैन)

برای برای دیدن بقیه مطالب به ادامه مطلب بروید

«راجنیش چاندرا موهان جین» از عرفای هندی و اساتید باطنی
است که بین سالهای ۱۹۳۱ تا ۱۹۹۰ می زیست. وی در دهه ۶۰ میلادی به نام آچاریا راجنیش و در دهه ۷۰ و ۸۰ باگوان شری راجنیش (bhagwan shree rajneesh) نامیده می‌شد اما نهایتاً در سال ۱۹۸۹ میلادی نام اشو را برای خود برگزید. او یک عارف, گورو و فیلسوف هندی بود.

چاندرا موهان جین (اشو در شهر کوچ وادا هند زاده شد. او از همان کودکی، روحیه ای سرکش و مستقل داشت و بر این امر پافشاری می کرد که به جای دریافت دانش و باور از دیگران، خودش، حقیقت را بیازماید.
سپس با کسب درجه ی فوق لیسانس در رشته ی فلسفه از دانشگاه "سوگار"، تحصیلات خود را به پایان رساند و چندین سال در دانشگاه "جبل پور" به تدریس فلسفه پرداخت. وی از سال ۱۹۶۳ میلادی با سفر به سراسر هندوستان به ایراد خطابه هایی در زمینه‌های معنوی و عوالم روحانی پرداخت. در طی برگزاری جلسه های سخنرانی و بحث و گفتگو در شهرهای گوناگون، رهبران مذهبی سنت گرا و باورهای سنتی را مورد پرسش قرار داد و با گروههای گوناگون مردم دیدار کرد.
اشو در سال ۱۹۷۴ کمون خود در شهر پونا، هندوستان، را بنیان نهاد که مورد استقبال شدیدی خصوصا از جانب رهجویان معنویت گرای غربی قرار گرفت.
در سال ۱۹۸۰ در یکی از سخنرانیهای صبحگاهی یک هندوی بنیادگرا او را با چاقو هدف حمله قرار داد اما فرد مهجام بعداً از هر گونه شبهه ای مبرا شد. اشو در سال ۱۹۸۱ جهت معالجه به ایالات متحده رفت و در آنجا به مدت پنج سال اقامت گزید.
پیروان اشو به عنوان سانیاسین شناخته می شوند. در مدت چهار ماه اراضی کوهپایه‌های ایالت اورگون را خریداری و شهری بنا نهادند که به راجنیش پورام مشهور شد.
پس از احداث این مرکز توجه زیادی در سراسر امریکا نسبت به اشو و تعالیمش جلب شد اما در همین حال عده ای نیز او را فردی منحط، فاسد الاخلاق و زیر سوال برنده ی ارزشها می دانستند و همین امر مشکلاتی را برای وی بوجود آورد. از پیامدهای این مخالفت ها برخورد قانونی دولت امریکا با اشو در سال در سال ۱۹۸۶ بود که با اتهام نقض قانون مهاجرت ایالات متحده امریکا دستگیر و به دادگاه کشانده شد. در پی این رخدادها، اشو مجبور به ترک خاک آمریکا و بازگشت به هند شد و در ۱۹ ژانویه ۱۹۹۰ درگذشت.
پدر و مادر او بابولال و ساراسواتی جین به او اجازه دادند تا سن هفت سالگی با پدربزرگ و مادربزرگ مادری خود زندگی کند با توضیح خود اوشو ، این اثر عمده ای در رشد او داشت چون مادر بزرگش به او حداکثر آزادی را داد و او را آسوده خاطر بدون آموزش یا محدودیت های تحمیلی بحال خود گذاشت .در سال 1951، در سن 19 سالگی، اوشو مطالعات خود را در کالج هیتکارینی در جبالپور آغاز کرد.بعد از درگیری با یکی از مربیان از او خواسته شد تا کالج را ترک کند ، همچنین او به کالج "جین دی ان" در جبالپور منتقل شد. از آنجا که او بعنوان یک مباحثه گری اخلال گر شناخته شده بود از او خواسته شد که در کلاسهای درسی کالج حضور پیدا نکند و فقط برای امتحانات به آنجا برود. بنابراین از وقت آزاد خود برای چند ماه کار به عنوان دستیار سردبیر یک روزنامه محلی استفاده می کرد.
او سخنرانی های عمومی خود را در سالگرد ساروا دارما ساملان (نشست همه ادیان) که در جبالپور برگزار شد آغاز کرد. این نسشت توسط انجمن تارانپانتی جین (در جایی که او در آن متولد شد و از 1951 تا 1968 در آن شرکت می کرد) برگزار شد. او در برابر فشار پدر و مادرش برای ازدواج کردن مقاومت کرد. اوشو بعدها گفت که در 21 مارس 1953 (در سن 21 سالگی ) طی یک تجربه عرفانی در حالی که در باغ بهانوارتال در جبالپور زیر یک درخت نشسته بود به روشن بینی روحی رسیده است.
اوشو ذهن را در درجه اول قبل از هر چیز دیگر به عنوان مکانیزمی برای بقا می بیند؛ تکرار استراتژی رفتاری که موفق بودن آن در گذشته ثابت شده است اما به گفته او متوسل شدن به ذهن در گذشته توانایی انسان را برای زندگی درست در حال محدود می کند و باعث می شود که آنها احساسات واقعی را سرکوب کنند و خودشان را از تجارب لذت بخش که به طور طبیعی در لحظه حال بوجود می آیند محروم کنند: "ذهن دارای ظرفیت ذاتی برای شادی نیست .... ذهن فقط در مورد شادی فکر می کند"نتیجه این است که مردم خود را با تمامی شیوه های اختلال اعصاب، حسادت و ناامنی مسموم می کنند.
او چنین استدلال کرد که سرکوب روانی- که اغلب توسط رهبران مذهبی حمایت می شود- با عث ایجاد احساسات سرکوب شده می گردد که در قالب دیگری ظاهر می شوند. همچنین اشو معتقد است که سرکوب جنسی در جوامع منجر به حریص شدن جامعه نسبت به روابط جنسی می شود. به جای سرکوب، مردم باید به خودشان اعتماد و پذیرش بدون قید و شرط داشته باشند . برای درک این مفهوم، از نظر اوشو صرفا نباید این موضوع بصورت عقلانی فهم می شد، چون ذهن تنها می توانست آن را به عنوان یک قطعه از اطلاعات درک کند. در عوض مراقبه مورد ضروری بود.
اوشو مدیتیشن را نه فقط به عنوان یک تمرین بلکه به عنوان یک وضعیت آگاهی -که بتواند در هر لحظه حفظ شود ارائه کرد.
منظورش نوعی از آگاهی کلی است که فرد را از سطح پاسخهای صرفا مکانیکی (و مشروط به باورها و انتظارات) در وضعیت دیگری مستقر می کند. در این راه او در یکی از مراکز روان درمانی غرب استخدام شد تا مراحل مقدماتی مراقبه برای ایجاد کآگاهی از الگوهای ذهنی و احساسی را مهیا کند.
او در مجموع بیش از صد تکنیک مدیتیشن پیشنهاد کرد .تکنیک های مراقبه فعال خود او بوسیله مراحل فعالیت های فیزیکی که منجر به سکوت می شوند مشخص شده اند. یکی از معروفترین این آثار «مدیتیشن پویا» است ،که به عنوان یک بخش بسیار اندک از دیدگاههای او شرح داده شده است. اینکار با چشم بسته یا چشم بند انجام شده و شامل پنج مرحله است، که چهار تای آن با موسیقی همراه است. اوشو روشهای دیگری از مراقبه فعال را نیز توسعه داد ، مانند مراقبه کندالینی و مراقبه "زمزمه کننده" ، که کمتر متحرک هستند، هر چند آنها نیز شامل فعالیتهای بدنی از انواع دیگر هستند.  

 

 


(اووشو रजनीश चन्द्र मोहन जैन) ...باز کردن این پست »

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد