به بهانۀ ۱۵ مهر زادروز شاعر آب و آئینه
"سهراب سپهری" شاعر و نقاش ایرانی
سهراب
در ۱۵ مهر ۱۳۰۷ در کاشان به دنیا آمده که بطور رسمی زادروزش را ۱۵
اردیبهشت ثبت کردهاند، پدربزرگش میرزا نصرالله خان سپهری نخستین رییس
تلگرافخانه کاشان، پدرش «اسدلله» و مادرش «ماه جبین» نام داشتند که هر دو
اهل هنر و شعر بودند.
دورهٔ ابتدایی را در دبستان خیام کاشان (۱۳۱۹)
و متوسطه را در دبیرستان پهلوی کاشان خرداد ۱۳۲۲ گذراند و پس از
فارغالتحصیلی در دورهٔ دوسالهٔ دانشسرای مقدماتی پسران به استخدام ادارهٔ
فرهنگ کاشان درآمد در شهریور ۱۳۲۷ در امتحانات ششم ادبی شرکت نمود و دیپلم
دوره دبیرستان خود را دریافت کرد سپس به تهران آمد و در دانشکده هنرهای
زیبای دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و هم زمان به استخدام شرکت نفت در
تهران درآمد که پس از ۸ ماه استعفا داد.
سپهری در سال ۱۳۳۰ نخستین
مجموعهٔ شعر نیمایی خود را به نام مرگ رنگ منتشر کرد در سال ۱۳۳۲ از
دانشکده هنرهای زیبا فارغ التحصیل شد و نشان درجه اول علمی را دریافت کرد
در همان سال در چند نمایشگاه نقاشی در تهران شرکت نمود و نیز دومین مجموعهٔ
شعر خود را با عنوان زندگی خوابها منتشر کرد، درآذر۱۳۳۳ در ادارهٔ کل
هنرهای زیبا در قسمت موزهها شروع به کار کرد و درهنرستانهای هنرهای زیبا
نیز به تدریس میپرداخت.
در مرداد ۱۳۳۶ از راه زمینی به کشورهای
اروپایی سفر کرد و به پاریس و لندن رفت ضمنا در مدرسهٔ هنرهای زیبای پاریس
در رشتهٔ لیتوگرافی نام نویسی کرد در دورانی که به اتفاق حسین زندهرودی در
پاریس بود بورس تحصیلیاش قطع شد و برای تأمین مخارج و ماندن بیشتر در
فرانسه و ادامهٔ نقاشی، مجبور به کار شد و برای پاککردن شیشهٔ
آپارتمانها، گاهی از ساختمانهای بیستطبقه آویزان میشد.
زندگی
سهراب هرگز از آثارش جدا نبود سهراب همان بود که می دیدی، همان بود که
میخواندی همان انحنای نرم تپه های اخرایی همان آب زلال وعلفهای سبز کنارش
چیزی برای پنهان کردن نداشت، دستش با وجود شعرها و نقاشیهایش رو بود شعر وی
صمیمی، سرشار از تصویرهای بکر و تازهاست که همراه با زبانی نرم، لطیف،
پاکیزه و منسجم تصویر سازی میکند.
از معروفترین شعرهای وی میتوان
به: نشانی، صدای پای آب و مسافر اشاره کرد که شعر صدای پای آب یکی از
بلندترین شعرهای نو زبان فارسی است کریم امامی که از دوستان نزدیک وی بوده
در زمان حیاتش برخی از شعرهای سهراب را به زبان انگلیسی ترجمه کردهاست.
بعدها
نیز مترجمان دیگری شعرهای وی را به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و
ایتالیایی ترجمه کردند در سال ۱۳۷۱ شعرهای منتخبی از دو کتاب حجم سبز و
شرق اندوه با نام «ما هیچ، ما نگاه» توسط «کلارا خانیس» به زبان اسپانیایی
ترجمه شد در سال ۱۳۷۵ منتخبی از اشعار سهراب سپهری توسط هنرمند ایرانی
جاوید مقدس صدقیانی به زبان ترکی استانبولی ترجمه و از سوی انتشارات YKY در
کشور ترکیه منتشر شد.
سهراب سپهری در سال ۱۳۵۸ به بیماری سرطان خون
مبتلا شد و به همین سبب در همان سال برای درمان به انگلستان رفت، اما
بیماری بسیار پیشرفت کرده بود و وی ناکام از درمان به تهران بازگشت او
سرانجام در غروب ۱ اردیبهشت سال ۱۳۵۹ در بیمارستان پارس تهران به علت ابتلا
به بیماری سرطان خون درگذشت صحن امامزاده سلطانعلیبن محمد باقر روستای
مشهد اردهال واقع در اطراف کاشان میزبان ابدی سهراب گردید.
در ابتدا
یک کاشی فیروزهای در محل دفن سهراب سپهری نصبشد، و سپس با حضور خانواده
وی سنگی سفید رنگی جایگزین آن گردید که بر روی آن قسمتی از شعر «واحهای در
لحظه» از کتاب حجم سبز با خطاطی رضا مافی حکاکی شدهبود.
به سراغ من اگر میآیید
نرم و آهسته بیایید
مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من
روحش شاد و یادش گرامی
.