دانلود متون مورد نیاز حلقه‌های صالحین بسیج

دانلود متون مورد نیاز حلقه‌های صالحین بسیج
دانلود:
یک فایل ورد شامل سرفصل‌های مرتبط با بحث بخل پیشنهاد شده برای حلقه‌های صالحین بسیج توسط مدیریت محتوایی معاونت تربیت و آموزش بسیج مستضعفین
 
قسمت اول: بُخل

بخل: نبخشیدن در جایگاه بخشش
گستره بخل
زمینه‌ها و عوامل بخل
آثار و پیامدهاى بخل 


http://esalehin.mihanblog.com/post/5

"خورخه لوئیس بورخس" (۱۸۹۹ - ۱۹۸۶) نویسنده، شاعر و ادیب معاصر آرژ

"خورخه لوئیس بورخس" (۱۸۹۹ - ۱۹۸۶) نویسنده، شاعر و ادیب معاصر آرژانتینی. 

بورخس از برجسته‌ترین نویسندگان آمریکای لاتین است که شهرتش بیشتر به سبب نوشتن داستانهای کوتاه است، ازمشهورترین کتابهای او، داستان (۱۹۴۴)، گلچینی از داستانهای کوتاه بورخس به انتخاب خودش است که مضامینی همچون رویاها، کتاب خانه ها، آیینه ها، حیوان ها، فلسفه، دین و خدا را می توان حلقه اتصال این داستان ها دانست.

تحصیلات بورخس تا سن ۱۱ سالگی در داخل خانه انجام شد واو به فراگیری دو زبان اسپانیایی و انگلیسی مشغول بود. کل افراد خانواده در سال ۱۹۱۴ به خاطر کاهش بینایی پدر و برای درمان بیماری او به شهر ژنو در سوییس رفتند و تا پایان این دهه در اروپا ماندند. 
در آنجا بورخس به مدرسه رفت و زبان های فرانسوی و آلمانی را آموخت در سال ۱۹۲۱ آنها به بوئنوس آیرس بازگشتند سال‌ها بعد به عنوان استاد ادبیات انگلیسی دانشگاه بوئنوس آیرس منصوب شد قبل از آن رئیس کتابخانه ملی آرژانتین هم بود.

وی هیچ گاه به گونه ادبی رمان علاقه‌ای نداشت داستان کوتاه‌های وی انقلابی در فرم داستان کوتاه کلاسیک ایجاد کرد بعدها منتقدین از وی به عنوان نویسنده پست مدرن نام بردند.
 
بورخس با وجود اینکه بارها نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات شد، هیچگاه به این مهم دست نیافت.

وی در 14 ژوئن سال 1986 در سن 87 سالگی در شهر ژنو سوئیس درگذشت.
.

"زادروزت خجسته، مرد بزرگ"

"زادروزت خجسته، مرد بزرگ"

هیچ خدایی بالاتر از حقیقت  نیست ...

"مهانداس کارامچاند گاندی"  (2 اکتبر 1869 ــ  30 ژانویه 1948)
.

"فریدون فروغی" آهنگساز، نوازنده، شاعر و خوانندهٔ ایرانی

و بازگشت را
چگونه باید نوشت
که سکوتی سنگین، عاقبت او رادرهم شکست

"فریدون فروغی" آهنگساز، نوازنده، شاعر و خوانندهٔ ایرانی
فریدون فروغی ۹بهمن ۱۳۲۹ در تهران متولد شد پدر او فتح الله کارمند اداره دخانیات بود، در تنهایی خود به سرودن شعر و نواختن تار می پرداخت او از مالکان بزرگ شهر نراق ما بین قم و کاشان به شمار می آمد فریدون تنها پسر خانواده بود و سه خواهر به نام های پروانه، عفت و فروغ داشت که هم اکنون در قید حیات هستند او در سال ۱۳۳۵ و در شش سالگی، تحصیل را آغاز کرد و عاقبت در سال ۱۳۴۷ مدرک دیپلم علوم طبیعی را گرفت و پس از آن دیگر تحصیل را رها کرد وی موسیقی را بدون داشتن استاد و با توجه به علاقه ای که به موسیقی راک و مخصوصا آثار ری چارلز داشت، با تمرین می آموخت.

در سن ۱۶ سالگی، با همراه ساختن گروهی نوازنده با خود موسیقی را به صورت جدی شروع می کند و در مکان های مختلف به اجرای ترانه ها و آهنگ های غربی معروف در آن روزگار و به خصوص موسیقی بلوز می پردازد و تا سن ۱۸ سالگی فعالیت خود را به همین صورت ادامه می دهد در این دوران است که پس از یک شکست عاشقانه، مدتی از موسیقی دست می کشد.

در سال ۱۳۵۰، خسرو هریتاش، کارگردان فیلم آدمک در تلاش برای پیدا کردن خواننده ای تازه نفس بود که فریدون فروغی، به او معرفی می‌گردد و با یک بار زمزمه کردن ترانه ها، خسرو هریتاش متوجه می‌شود که شخصی را که به دنبالش بوده، یافته است در نتیجه، دو ترانه به نام های آدمک و پروانهٔ من را با موسیقی تورج شعبان خانی و اشعار لعبت والا، برای فیلم هریتاش اجرا می‌کند.

پس از اکران فیلم، صفحه های ۴۵ دور این دو ترانه، در صفحه فروشی های معروفی چون آل کوردوبس، پاپ، دیسکو، بتهوون و پارس عرضه می گردد این دو ترانه گل می کند و بر سر زبان ها می افتد و فریدون فروغی به شهرت می رسد گر چه در آن زمان به او خرده می‌گرفتند که صدای فرهاد را تقلید می‌کند، اما همین باعث شد تا دیگر زیر سایه نام خوانندهٔ محبوبش ری چارلز قرار نگیرد.

بعد از گذشت مدتی فرشید رمزی کارگردان نمایش تلویزیونی شش و هشت با فریدون فروغی قرارداد می‌بندد و فروغی در سال ۱۳۵۱ بعد از پنج سال مشابه خوانی آثار ری چارلز را کنار می گذارد این همکاری باعث تولد آثاری چون زندون دل و غم تنهایی می‌گردد که اولی، فروغی را تبدیل به هنرمندی صاحب سبک می‌کند فتنهٔ چکمه پوش ساختهٔ همایون بهادران دومین فیلم سینمایی بود که فروغی در سال ۱۳۵۱ برای تیتراژ آن ترانه ای را به همین نام اجرا کرد. در همین سال توسط یکی از دوستانش با گلی فتوره چی آشنا می‌شود و با او ازدواج می کند.

سال بعد تنگنا ساختهٔ امیر نادری با ملودی های شورانگیز و تکان دهندهٔ منفردزاده، صدای فروغی را بر تیتراژ داشت در همان سال ۱۳۵۲ چندین ترانه را اجرا می کند که شاخص ترین آنها نماز است، با شعری از شهیار قنبری و موسیقی منفرد زاده؛ ترانه ای که منجر به بازخواست هر سه نفر از طرف ساواک می گردد. او ترانهٔ هوای تازه را در همین سال در برنامهٔ تلویزیونی رنگارنگ اجرا می کند و همچنین در همین سال است که به درخواست فرزان دلجو ترانه ای را برای فیلم یاران (با بازی و کارگردانی دلجو) اجرا می کند.

در سال ۱۳۵۳ فروغی به علت عدم تفاهم با همسرش از وی جدا می شود. در همین سال ترانهٔ همیشه غایب را با شعری از شهیار قنبری، موسیقی ویلیام خنو و تنظیم واروژان اجرا می‌کند (این ترانه، پیش تر با شعری از ویلیام خنو و با نام ماهی خسته اجرا شده بود). او که رفته رفته، به هنرمند با تجربه ای تبدیل می شد، اقدام به جمع آوری آثار خود می نماید و اولین آلبوم خود را با نام زندون دل به بازار عرضه می‌کند.

دومین آلبومش را با نام یاران در سال ۱۳۵۴ به بازار عرضه می‌کند و در همین سال به علت اجرای ترانه سال قحطی از طرف رژیم شاه به مدت دو سال از فعالیت منع می‌شود. در سال ۱۳۵۶، پس از اعلام فضای باز سیاسی توسط رژیم، فروغی بعد از دو سال ممنوعیت کاری، سومین آلبوم خود را با نام سال قحطی به بازار عرضه می‌کند. در بهمن ماه همین سال، پدرش در اثر بیماری ذات الریه از دنیا می‌رود.

در سال ۱۳۶۰ چند ترانهٔ خود را همراه با چند ترانه از کوروش یغمایی در آلبومی با عنوان سُلٰ جای می دهد و طی سال های ۶۰ و ۶۱ آهنگ چهار قسمتی چرا نه؟ را می‌سازد و اجرا می‌کند در همین سال هاست که فعالیت نمودن او ممنوع می‌شود در سال ۱۳۶۵ سفر به دوبی، فروغی را تا پای پیوستن به هنرمندان دور از وطن پیش برد، اما پیشنهادهای تهیه کنندگان آن سوی آب او را به رفتن راضی نکرد.

فریدون در روز جمعه، سیزدهم مهر ماه ۱۳۸۰ در منزلش در تهران پارس درگذشت او را در روستای قرقرک اشتهارد کرج در کنار برکه‌ای کوچک، در سایهٔ کوهی بزرگ و در آرامشی که سال ها انتظارش را می‌کشید به خاک سپردند شهیار قنبری خواننده، ترانه ساز، آهنگساز و دوست قدیمی فریدون فروغی، در مورد مرگ او می‌گوید: فریدون فروغی برای دومین بار می میرد نخستین بار وقتی مرد که نتوانست بخواند و دومین بار وقتی مرد که می‌خواست بخواند فریدون را فراموشی و خاموشی کشت.

آری او رفت و قسمتی از موسیقی را با خود برد، او رفت که شاید دردنیایی دیگر دغدغه‌ی خواندن و نخواندن، گفتن ونگفتن را نداشته باشد.
وحالا ما می‌دانیم که خیلی دیرترازآنچه که باید،به او رسیدیم واو را در میان دنیایی از تیرگی‌ها به دست فراموشی سپردیم.

دیگراما افسوس برای رفته‌ها وگذشته‌ها برای ما سودی نخواهد داشت
ازچاله‌های پوک افسوس
چاره‌ای
به جز گذشتن
یادش گرامی
و روحش شاد باد
.

"سهراب سپهری" شاعر و نقاش ایرانی

به بهانۀ ۱۵ مهر زادروز شاعر آب و آئینه

"سهراب سپهری"  شاعر و نقاش ایرانی

سهراب در ۱۵ مهر ۱۳۰۷ در کاشان به دنیا آمده که بطور رسمی زادروزش را ۱۵ اردیبهشت ثبت کرده‌اند، پدربزرگش میرزا نصرالله خان سپهری نخستین رییس تلگرافخانه کاشان، پدرش «اسدلله» و مادرش «ماه جبین» نام داشتند که هر دو اهل هنر و شعر بودند.

دورهٔ ابتدایی را در دبستان خیام کاشان (۱۳۱۹) و متوسطه را در دبیرستان پهلوی کاشان خرداد ۱۳۲۲ گذراند و پس از فارغ‌التحصیلی در دورهٔ دوسالهٔ دانش‌سرای مقدماتی پسران به استخدام ادارهٔ فرهنگ کاشان درآمد در شهریور ۱۳۲۷ در امتحانات ششم ادبی شرکت نمود و دیپلم دوره دبیرستان خود را دریافت کرد سپس به تهران آمد و در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و هم زمان به استخدام شرکت نفت در تهران درآمد که پس از ۸ ماه استعفا داد. 

سپهری در سال ۱۳۳۰ نخستین مجموعهٔ شعر نیمایی خود را به نام مرگ رنگ منتشر کرد در سال ۱۳۳۲ از دانشکده هنرهای زیبا فارغ التحصیل شد و نشان درجه اول علمی را دریافت کرد در همان سال در چند نمایشگاه نقاشی در تهران شرکت نمود و نیز دومین مجموعهٔ شعر خود را با عنوان زندگی خوابها منتشر کرد، درآذر۱۳۳۳ در ادارهٔ کل هنرهای زیبا در قسمت موزه‌ها شروع به کار کرد و درهنرستانهای هنرهای زیبا نیز به تدریس می‌پرداخت.

در مرداد ۱۳۳۶ از راه زمینی به کشورهای اروپایی سفر کرد و به پاریس و لندن رفت ضمنا در مدرسهٔ هنرهای زیبای پاریس در رشتهٔ لیتوگرافی نام نویسی کرد در دورانی که به اتفاق حسین زنده‌رودی در پاریس بود بورس تحصیلی‌اش قطع شد و برای تأمین مخارج و ماندن بیشتر در فرانسه و ادامهٔ نقاشی، مجبور به کار شد و برای پاک‌کردن شیشهٔ آپارتمان‌ها، گاهی از ساختمان‌های بیست‌طبقه آویزان می‌شد.

زندگی سهراب هرگز از آثارش جدا نبود سهراب همان بود که می دیدی، همان بود که میخواندی همان انحنای نرم تپه های اخرایی همان آب زلال وعلفهای سبز کنارش چیزی برای پنهان کردن نداشت، دستش با وجود شعرها و نقاشیهایش رو بود شعر وی صمیمی، سرشار از تصویرهای بکر و تازه‌است که همراه با زبانی نرم، لطیف، پاکیزه و منسجم تصویر سازی می‌کند.

از معروفترین شعرهای وی می‌توان به: نشانی، صدای پای آب و مسافر اشاره کرد که شعر صدای پای آب یکی از بلندترین شعرهای نو زبان فارسی است کریم امامی که از دوستان نزدیک وی بوده در زمان حیاتش برخی از شعرهای سهراب را به زبان انگلیسی ترجمه کرده‌است.
بعدها نیز مترجمان دیگری شعرهای وی را به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه کردند در سال ۱۳۷۱ شعرهای منتخبی از دو کتاب حجم سبز و شرق اندوه با نام «ما هیچ، ما نگاه» توسط «کلارا خانیس» به زبان اسپانیایی ترجمه شد در سال ۱۳۷۵ منتخبی از اشعار سهراب سپهری توسط هنرمند ایرانی جاوید مقدس صدقیانی به زبان ترکی استانبولی ترجمه و از سوی انتشارات YKY در کشور ترکیه منتشر شد.

سهراب سپهری در سال ۱۳۵۸ به بیماری سرطان خون مبتلا شد و به همین سبب در همان سال برای درمان به انگلستان رفت، اما بیماری بسیار پیشرفت کرده بود و وی ناکام از درمان به تهران بازگشت او سرانجام در غروب ۱ اردیبهشت سال ۱۳۵۹ در بیمارستان پارس تهران به علت ابتلا به بیماری سرطان خون درگذشت صحن امامزاده سلطان‌علی‌بن محمد باقر روستای مشهد اردهال واقع در اطراف کاشان میزبان ابدی سهراب گردید.

در ابتدا یک کاشی فیروزه‌ای در محل دفن سهراب سپهری نصب‌شد، و سپس با حضور خانواده وی سنگی سفید رنگی جایگزین آن گردید که بر روی آن قسمتی از شعر «واحه‌ای در لحظه» از کتاب حجم سبز با خطاطی رضا مافی حکاکی شده‌بود.

به سراغ من اگر می‌آیید
نرم و آهسته بیایید
مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من

روحش شاد و یادش گرامی
.

"ویلیام شکسپیر" شاعر ونمایشنامه‌نویس مشهورانگلیسی

"ویلیام شکسپیر"  شاعر ونمایشنامه‌نویس مشهورانگلیسی


ویلیام شکسپیر در۲۶ آوریل سال ۱۵۶۴در انگلستان ودرشهر استراتفورد متولد شد، شهرت شکسپیربه عنوان شاعر، نویسنده، بازیگر ونمایشنامه نویس منحصر به فرد است و برخی او را بزرگترین نمایشنامه نویس تمام دوران می‌دانند اما بسیاری از حقایق زندگی او مبهم است.

پدرش شهردار و مادرش فرزند زمین داری محلی بود شکسپیر درمدرسهٔ گرامراستراتفورد تحصیل کرد دربارهٔ جوانی‌های اودر واقع سند مستندی وجود ندارد اولین اطلاعاتی که ازاو به جز مراسم تعمید و 
نام‌ گذاری وجود دارد ازازدواج او با آنی هاداوای در سال ۱۵۸۲ می‌باشد که ثمرهٔ آن تولد دختری در سال ۱۵۸۳ و یک دختر و پسر دو قلو بود.

شکسپیر پس از ازدواج به لندن رفت و در تماشاخانه مشغول بازی شد در آنجا وظیفه ویرایش نمایش نامه‌ها را به او سپردن شکسپیر از این تجربه استفاده کرد و خود چند نمایشنامه نوشته که با استقبال روبرو میشود پس از آن هیج اطلاعی دربارهٔ فعالیت‌های او برای ۷ سال نیست ، اما وی احتمالا پیش از سال ۱۵۹۲ در لندن به عنوان بازیگرکار می‌نموده شکسپیر در دوران نخستین خود را محدود تئاتر ننموده و در سال ۱۵۹۳ شعر عشقی اساطیری ونوس و آدونیس و در سال پس از آن نیز ربودن لاکریس را منتشر کرد.

با دو چکامه‌ای که شکسپیر در سال‌های ۱۵۹۳ و ۱۵۹۴ به چاپ رساند اشعار او زودتر از نمایش‌هایش چاپ شدند همینطور باید گفت که بیشترغزل‌های وی باید دراین سال‌ها نوشته شده باشند، نمایش‌های ابتدایی شکسپیر شامل: هنری چهارم، تیتوس آندرونیکس، رویای شبی در نیمهٔ تابستان، بازرگان ونیز و ریچار دوم می‌شود که همگی در میانه و اواخر دهه ۱۵۹۰ تاریخ گذاری شده‌اند همینطور بعضی از تراژدی‌های مشهور او که در اوایل دهه ۱۶۰۰ گفته شده‌اند شامل:اتللو و شاه لیر می‌شود.

حدود سالهای ۱۶۱۰ شکسپیر به استراتفورد برای استراحت بر می‌گردد وبه نوشتن ادامه می‌دهد که دورهٔ رمان و کمدی-استراتژی او به حساب می‌آید مانند: طوفان، هنری هشتم، سیمبلاین و داستان زمستان. 

ویلیام شکسپیر درتاریخ ۲۳ آوریل ۱۶۱۶ میلادی درگذشت و جسد او را دو روز پس از آن در کلیسای مقدس ترینتی به خاک سپردند اوقطعه‌ای ادبی نیزبرای نگارش بر روی سنگ قبر خود گفته که بر روی 
آن حک شده‌است.

به خاطر حضرت مسیح از کندن خاکی که اینجا را احاطه کرده خودداری کن، 
خجسته باد کسی که این خاک را رها کند 
و نفرین باد کسی را که استخوان‌های مرا بردارد.

شکسپیر در حالی مرد که تا سال ۱۶۱۶ هیچ نسخهٔ جمع آوری شده‌ای از آثارش وجود نداشت، وبرخی از آنها در نسخه‌هایی مستقل چاپ شده بودند که آنها هم بدون نظارت او ویرایش شده بودند در سال ۱۶۲۳ دو تن از اعضای هیئت شکسپیر، جان همینگز وهنری کاندل نسخه‌ای جمع آوری شده از تمام نمایش‌نامه هایش که مورد تصحیح و رسیدگی قرار گرفته شده بود به چاپ رساندند که فیرست فالیو first folio نام گرفته شد.
.

بلدی عذر بتراشی؟!


بلدی عذر بتراشی؟!
روز دانشجو سال 1378(یعنی اولین ترم دانشگاهی بعد از بحران 18 تیر) در دانشگاه علم و صنعت برگزار می شد. جلسه جنجالی خاتمی با دانشجویان در 16 آذر سال گذشته اش و ماجرای 18 تیر باعث شد همه ی نگاه ها به این جلسه ی دانشجویی باشد؛ اضافه کنید بازداشت عبد الله نوری را.
قرار بود از طرف بسیج دانشجویی صبح بسیار زود برویم علم و صنعت تا جلوی جایگاه جا بگیریم. از اول هم ابلاغ شده بود که شعار بدهیم: «خاتمی دلاور، پیرو خط رهبر!» شعار را بارها تکرار کردیم هرچند ار درون داشتیم منهدم می شدیم و از بیرون هم با فحش های رکیک جریان دانشجویی مقابل طرف بودیم.
اشتباه نشنیدید. بعد از 18 تیر بسیج این شعار را تکرار می کرد تا به اصطلاح با دستهای خودش خاتمی را به سمت دشمن هل ندهد!
این خاطره وقتی یادم آمد که عده ای کم عقل(با هدایت عده ای فرصت طلب کینه ای) قبل از هر اتفاقی به احمدی نژاد گفتند «بنی صدر» و آنقدر لجاجت کردند و سرزنشش کردند که او هم به وادی اشتباهات دیگران بیافتد. امام صادق علیه السلام می فرماید:«عذر برادرت را بپذیر و اگر عذری نداشت، خود برای او عذری بتراش.» حضرت علی(ع) میفرماید : «سرزنش زیاد ی آتش لجاجت را شعله ور میکند»
حالا رفتار بزرگ منشانه و اخلاقی امام(ره) و رهبری را با همه ی دولتمردان از ابتدای انقلاب تا کنون مرور کنید. تا لحظه ی آخر چگونه برخورد کرده اند؟
پ ن 1: از اون لحاظ که عده ای دوباره دوره افتاده اند و با مقارنه سازی های بعید و شیطانی دارند سند جمع می کنند که فلان حرف احمدی نژاد در کنفرانس مطبوعاتی خطاب به آقا بود!
پ ن 2: مومن زرنگ است ولی شیطنت نمی کند. اینکه اخلاقی برخورد کنیم معنایش این نیست که نفهمیم کی داره چیکار می کنه... گفتم که گفت باشم.
یک تذکر مهم:
بعد از فتنه که خدمت حضرت آیت الله مصباح یزدی رسیده بودیم ایشان تذکری دادند که همه ی ما را به فکر فرو برد. ایشان فرمودند: «در نقد آدم ها خیلی مراقب باشید. اگر طوری درباره ی آنها حرف بزنید که در آینده ی دور هم وقتی می خواهند به راه برگردند و اصلاح کنند، یاد حرف های شما بیافتند و از ترس سرزنش شما نیایند، شما مسوولید!»

دانلود:

دانلود:
یک فایل ورد شامل سرفصل‌های مرتبط با بحث حسد پیشنهاد شده برای حلقه‌های صالحین بسیج توسط مدیریت محتوایی معاونت تربیت و آموزش بسیج مستضعفین

قسمت دوم:

حسد از بزرگترین دردهای انسانیت و مهم ترین گناهان و مضرترین حس در قلب و دل آدمی است. حسد عبارت است از تحریک و بر انگیخته شدن قوه و خواهش نفس برای زوال مال و حال نیکوی شخصی و آرزوی آن برای خود البته چنین خواهش و تمنای نفس تحریک قوه غضب و خشم را در انسان سبب شده و باعث گرفتاری مردم و ویرانی زمین می شود. 
                          http://www.esalehin.ir/storage/download/9147                                        http://esalehin.mihanblog.com

آنا النور روزولت

"آنا النور روزولت" همسر فرانکلین روزولت رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا و اولین رئیس کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد و یکی از فعالترین شخصیت‌های قرن بیستم در ترویج و توسعه حقوق بشر و گسترش فعالیت‌های انسان دوستانه نهادهای بین‌المللی بود.

بانو النور روزولت در ماه‌های پایانی عمر همسرش هنگامی که او فلج شده و روی صندلی چرخدار خود میخکوب بود، بسیاری از وظایف او را بر عهده گرفت. النور که بیشتر دوران کودکی خود را در انزوا و به تنهایی گذرانده بود، علی رغم نداشتن تحصیلات دانشگاهی به شریک و مشاور مطمئن یکی ازاستثنایی‌ ترین سیاست‌مداران تاریخ تبدیل شده بود.

پس از مرگ فرانکلین دلانو روزولت، جانشین او هری ترومن از خانم روزولت درخواست کرد به نخستین هیأت نمایندگی ایالات متحده در ملل متحد بپیوندد. او این هدف سیاسی را دنبال می‌کرد که النور روزولت را در گروه خودش داشته باشد و در عین حال او را از مسائل سیاسی حساس دور کند.

النور روزولت از سوی دیگر اعضای هیأت نمایندگی به شورای اقتصادی و اجتماعی ملل متحد فرستاده شد در حالی که حضور النور روزولت در کمیسیون حقوق بشر با این تصور که در چنین کمیته‌ای درباره مسائل مهم بحث نمی‌شود، از سوی بسیاری امری کم اهمیت تلقی می‌شد، او توانست با تلاش خود یکی از مهم‌ترین اقدامات سازمان ملل در سال‌های آغازین فعالیت خود یعنی نگارش و تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر را به انجام رساند.

النور روزولت نه فردی دانشگاهی بود و نه روشنفکری برجسته، مشارکت او در نگارش اعلامیه جهانی حقوق بشر ربطی به تحلیل فلسفی یا حقوقی نداشت. او اهل عمل بود، دیگران را تشویق می‌کرد، برای رسیدن به هم نظری تلاش می‌کرد و همین خصوصیات به همراه او را در انجام موفقیت آمیز وظیفه ریاست کمیسون حقوق بشر و کمیته نگارش آن یاری داد. شور و شوقی که او از خود نشان داد و دقتی که در انجام مأموریتش به کار برد، در کنار اعتبار عامی که در ایالات متحده و کشورهای دیگر داشت، به تلاشهایی که منجر به تدوین اعلامیه جهانی حقوق بشر شد، دامنه‌ای بخشید که بی حضور او به اعتقاد بسیاری از جمله جان هامفری مدیر وقت بخش حقوق بشر دبیرخانه ملل متحد چه بسا امکان پذیر نمی‌شد.

او خود دراینباره نوشته بود:
«نگارش پیش نویس اعلامیه حقوق، برای همکارانم در گروه نگارش، به ویژه برای دکتر پ.س.چانگ، دکتر شارل مالک و جان هامفری که همگی اشخاص بسیار فرهیخته‌ای هستند، ممکن است چندان دشوار و سهمگین جلوه نکند.اما این کار در نظر من وظیفه ایست که برای آن به هیچ وجه آمادگی ندارم با این همه امیدوارم بتوانم به آنان دریافتن واژگانی که از دل تاریخ و نیز از اوضاع روز و واقعیت‌های معاصر بیرون می‌کشند به نحوی یاری رسانم که همگان بتوانند اهداف ما را دریابند و برای آن‌ها بسیج شوند. اغلب به همسرم می‌گفتم که اگر بتواند موضوعی را به من بفهماند، دیگر آن موضوع برای همه افراد کشور روشن خواهد بود. شاید اساس نقش من و ارزش واقعی مشارکتم در کمیته نگارش اعلامیه جهانی در همین نکته باشد.».
.

دانلود

دانلود:

 یک فایل ورد شامل سرفصل‌های مرتبط با بحث حسد پیشنهاد شده برای حلقه‌های صالحین بسیج توسط مدیریت محتوایی معاونت تربیت و آموزش بسیج مستضعفین

قسمت سوم:حب دنیا

نقل شده که از عالمی پرسیدند: ما الدّلیل علی انّ للعالم صانعاً واحداً. یعنی چه دلیلی داریم که عالم را خالقی یکتاست. گفت: به سه دلیل: ذلّ اللّبیب و فقر الادیب و سقم الطّبیب. یعنی عقب ماندگی افراد هوشیار و تنگدستی افراد هنرمند و سخنور و بیماری طبیبان.

دانلود متون مورد نیاز حلقه های صالحین قسمت سوم
http://www.esalehin.ir
http://www.esalehin.ir/storage/download/9148                                             http://esalehin.mihanblog.com